فرهنگ و ادب ایران زمین

گلچین فرهنگ هنر ادب ادبیات فارسی غزل معاصر

فرهنگ و ادب ایران زمین

گلچین فرهنگ هنر ادب ادبیات فارسی غزل معاصر

بایگانی

۱۸۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

در دوره هخامنشیان برای تایید اسناد از مهر استفاده می شد. این روش تا قبل از سده بیستم هنوز در ایران رایج بود، به گونه ای که اغلب صاحب منصبان و علما دارای مهر مخصوص خود بودند که به جای امضا از آن استفاده می کردند. 


هر عضو دربار شاهنشاهی هخامنشی که به گونه ای با سازمان اداری سر و کار داشت، می بایستی همیشه مهر خود را به همراه داشته باشد. هر گاه مهر یکی از افراد گم می شد موضوع به اطلاع همگان می رسید.


ادامه دارد...

برگرفته از مجله تدبیر، شماره 198، آبان ماه 1387

۱ نظر ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۰۰

مردی دعوی خدایی کرد شهریار وقت به حبسش فرمان داد مردی بر او بگذشت و گفت آیا خدا در زندان باشد؟ گفت خدا همه جا باشد


عبید زاکانی

۰ نظر ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۰۰

تیسفون


تیسفون

پایتخت ساسانیان

۰ نظر ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۰۰

ز دست دیده و دل هر دو فریاد

 هرآن چه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز فولاد

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد


باباطاهر عریان

۰ نظر ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۰۰

منجمی به خانه درآمد یکی مرد بیگانه دید با زن او به هم نشسته، دشنام و سقط گفت و فتنه و آشوب خاست. صاحبدلی که برین واقف بود گفت:


تو بر اوج فلک چه دانی چیست

که ندانی که در سرایت کیست


                                        سعدی شیرازی


۰ نظر ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۰۷:۰۰

پدرت اسب یدک داشت چه به من

پدرم باغ ونک داشت چه به تو


توی دهن خودنما و قمپزو رفتن.


برگرفته از کتاب قند و نمک، جعفر شهری

۰ نظر ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۰۵:۰۰

میدان ساعت


میدان ساعت

تبریز

۰ نظر ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۰۰

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها


معنی: ای ساقی جام می را به گردش درآور و به من بنوشان زیرا که عشق ابتدا آسان به نظر رسید اما در این راه سختی ها نمایان گشت.


واژه های پر تکرار در زبان شاعر: ساقی، کاسا، عشق

زیر ساخت اندیشه شاعر: دشواری راه عاشقی، غم ذاتی عشق


صنعت: تلمیع در مصرع نخست 

شاعر مصراع اول را به زبان عربی و مصرع دوم را به زبان فارسی بیان کرده است.

صنعت: تضمین در مصرع اول

برخی از مفسران معتقدند این مصرع از یزید بن معاویه است.

آرایه ادبی: ایهام در کلمه ادر

ادر به معنی بچرخان: جام باده را به چرخش در آور

ادر به معنی بگردان: چام باده را در خم بگردان تا دردی و شراب مخلوط شود؛ غم و شادی یکسان پخش شود!


پ.ن: تلمیع صنعت دو زبانگی یا بیشتر در شعر است.

پ.ن: ایهام استخدام واژه در دو معنی یکی نزدیک و دیگری دور!

پ.ن: تضمین آوردن آیه، حدیث یا سخن مشهور در سخن است.


ادامه دارد...

۰ نظر ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۰۰

خم زلف تو دام کفر و دین است

ز کارستان او یک شمه این است

جمالت معجز حسن است لیکن

حدیث غمزه‌ات سحر مبین است

ز چشم شوخ تو جان کی توان برد

که دایم با کمان اندر کمین است

بر آن چشم سیه صد آفرین باد

که در عاشق کشی سحرآفرین است

عجب علمیست علم هیئت عشق

که چرخ هشتمش هفتم زمین است

تو پنداری که بدگو رفت و جان برد

حسابش با کرام الکاتبین است

مشو حافظ ز کید زلفش ایمن

که دل برد و کنون دربند دین است

۰ نظر ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۰۰

خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بی وقت هیبت ببرد نه چندان درشتی کن که از تو سیر شوند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند.


سعدی شیرازی

۱ نظر ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۰۰