فرهنگ و ادب ایران زمین

گلچین فرهنگ هنر ادب ادبیات فارسی غزل معاصر

فرهنگ و ادب ایران زمین

گلچین فرهنگ هنر ادب ادبیات فارسی غزل معاصر

بایگانی

۸۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ادبیات فارسی» ثبت شده است

یکی را از وزرا پسری کودن بود پیش یکی از دانشمندان فرستاد که مرین را تربیتی میکن مگر که عاقل شود. روزگاری تعلیم کردش و مؤثر نبود، پیش پدرش کس فرستاد که این عاقل نمیشود و مرا دیوانه کرد.

چون بود اصل گوهری قابل

تربیت را در او اثر باشد

هیچ صیقل نکو نخواهد کرد

آهنی را که بد گهر باشد

خر عیسی گرش به مکه برند

چون بیاید هنوز خر باشد


گلستان سعدی

۰ نظر ۱۲ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۰۰

خداوندا سه درد آمد به یکبار، خر لنگ و زن زشت و طلبکار

خداوندا زن زشت و تو وردار، خودم دانم خر لنگ و طلبکار!


برگرفته از کتاب قند ونمک، جعفر شهری

۲ نظر ۱۲ بهمن ۹۶ ، ۰۷:۰۰
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی سینه مشروح تویی بر در اسرار مرا
نور تویی سور تویی دولت منصور تویی مرغ کوه طور تویی خسته به منقار مرا
قطره تویی بحر تویی لطف تویی قهر تویی قند تویی زهر تویی بیش میازار مرا
حجره خورشید تویی خانه ناهید تویی روضه امید تویی راه ده ای یار مرا
روز تویی روزه تویی حاصل دریوزه تویی آب تویی کوزه تویی آب ده این بار مرا
دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا
این تن اگر کم تندی راه دلم کم زندی راه شدی تا نبدی این همه گفتار مرا
۰ نظر ۱۱ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۰۰

از شبنم عشق خاک آدم گل شد

صد فتنه و شور در جهان حاصل شد

سر نشتر عشق بر رگ روح زدند

یک قطرهٔ خون چکید و نامش دل شد


ابوسعید ابوالخیر

۱ نظر ۱۱ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۰۰

روباه را پرسیدند که در گریختن از سگ، چند حیله دانی؟ گفت: از صد فزون باشد؛ اما نیکوتر از همه اینست که من و او را با یکدیگر اتفاق دیدار نیفتد!


عبید زاکانی

۱ نظر ۱۱ بهمن ۹۶ ، ۱۷:۰۰

یکی از بزرگان گفت پارسایی را چه گویی در حق فلان عابد که دیگران در حق وی به طعنه سخن ها گفته اند. گفت بر ظاهرش عیب نمی بینم و در باطنش غیب نمی دانم.


سعدی شیرازی

۰ نظر ۱۱ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۰۰

همه کارم ز خودکامی به بد نامی کشید آخر

نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفلها


معنی بیت: سرانجام سرکشی و خود رایی در عشق، بدنامی است و این سری نیست که درون پرده باقی بماند، نقل مجالس خواهد شد.


زیرساخت اندیشه شاعر: خود کامگی در عشق، سبب رنجیدن می شود.


صنعت: استفهام انکاری در مصرع دوم


پ.ن: استفهام انکاری نوعی پرسش است که برای نفی به کار می رود و نیازی به پاسخ نیست.


ادامه دارد...

۰ نظر ۱۱ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۰۰

ندهد هوشمند روشن رای

به فرومایه کارهای خطیر

بوریا باف اگر چه بافنده است

نبرندش به کارگاه حریر


سعدی شیرازی

۰ نظر ۱۱ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۰۰

گفتم دل من گفت که خون کردۀ ماست

گفتم جگرم گفت که آزردۀ ماست

گفتم که بریز خون من گفت برو

کازاد کسی بود که پروردۀ ماست


عراقی

۰ نظر ۱۱ بهمن ۹۶ ، ۰۷:۰۰

کارش چیه؟ بوق میزنه، بخیه به آبدوغ میزنه!


معرفی بیکار و بی هنر


برگرفته از کتاب قند و نمک، جعفر شهری

۰ نظر ۱۱ بهمن ۹۶ ، ۰۵:۰۰