فرهنگ و ادب ایران زمین

گلچین فرهنگ هنر ادب ادبیات فارسی غزل معاصر

فرهنگ و ادب ایران زمین

گلچین فرهنگ هنر ادب ادبیات فارسی غزل معاصر

بایگانی

۱۴۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

آن قصر که جمشید در او جام گرفت آهو بچه کرد و شیر آرام گرفت
بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر

دیدی که چگونه گور بهرام گرفت

حکیم عمر خیام
۰ نظر ۰۸ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۰۰

فریاد عزا به گوش مرده خور آواز ابوعطاس!


طبیب بی مروت خلق را رنجور می خواهد.


برگرفته از کتاب قند و نمک، جعفر شهری

۰ نظر ۰۸ بهمن ۹۶ ، ۰۷:۰۰

شیرز


دره شیرز

کوهدشت

لرستان

۰ نظر ۰۸ بهمن ۹۶ ، ۰۵:۰۰

ببوی نافۀ کاخر صبا زان طره بگشاید

زتاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها


معنی بیت: در آرزوی بوی خوش گیسوان معشوق چه خون دلی  خورد غافل از اینکه عاقبت نسیم بهاری نافه گشایی خواهد کرد.


کلمات پرتکرار: صبا، جعد، نافه، خون در دل افتادن

زیرساخت اندیشه شاعر: میل به رخ نمایی در معشوق،یار و ساقی

(پری رو طاقت مستوری ندارد!)


آرایه: مراعات نظیر بین کلمات نافه، مشک، دل


ایهام: در کلمه تاب

تاب به معنی رنج، تاب به معنی پیچ


پ.ن: مراعات نظیر  یا تناسب آوردن واژه‌هایی از یک دسته است که با هم هماهنگی دارند

۰ نظر ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۰۰

زاهدی مهمان پادشاهی بود چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بیش از آن کرد که عادت او تا ظنّ صلاحیت در حق او زیادت کنند

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی                کین ره که تو میروی به ترکستان است

گفت در نظر ایشان چیزی نخوردم که به کار آید، گفت نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید

تا چه خواهی خریدن ای معذور               روز درماندگی به سیم دغل


سعدی شیرازی

۰ نظر ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۰۰

ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

                  منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

شب تار است و ره وادی ایمن در پیش

                     آتش طور کجا موعد دیدار کجاست

هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد

                  در خرابات بگویید که هشیار کجاست

آن کس است اهل بشارت که اشارت داند                                                نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست  

هر سر موی مرا با تو هزاران کار است

                ما کجاییم و ملامت گر بی‌کار کجاست

بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش

             کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست

عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو

          دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست

ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی

                   عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست

حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج

                فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست

۰ نظر ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۱۹:۰۰

گوردختر


گور دختر

بوشهر

۱ نظر ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۱۷:۰۰

در دوره هخامنشیان برای تایید اسناد از مهر استفاده می شد. این روش تا قبل از سده بیستم هنوز در ایران رایج بود، به گونه ای که اغلب صاحب منصبان و علما دارای مهر مخصوص خود بودند که به جای امضا از آن استفاده می کردند. 


هر عضو دربار شاهنشاهی هخامنشی که به گونه ای با سازمان اداری سر و کار داشت، می بایستی همیشه مهر خود را به همراه داشته باشد. هر گاه مهر یکی از افراد گم می شد موضوع به اطلاع همگان می رسید.


ادامه دارد...

برگرفته از مجله تدبیر، شماره 198، آبان ماه 1387

۱ نظر ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۰۰

مردی دعوی خدایی کرد شهریار وقت به حبسش فرمان داد مردی بر او بگذشت و گفت آیا خدا در زندان باشد؟ گفت خدا همه جا باشد


عبید زاکانی

۰ نظر ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۰۰

تیسفون


تیسفون

پایتخت ساسانیان

۰ نظر ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۰۰