فرهنگ و ادب ایران زمین

گلچین فرهنگ هنر ادب ادبیات فارسی غزل معاصر

فرهنگ و ادب ایران زمین

گلچین فرهنگ هنر ادب ادبیات فارسی غزل معاصر

بایگانی

۱۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ادب» ثبت شده است

پل خشتی

پل خشتی

لنگرود

۰ نظر ۱۷ بهمن ۹۶ ، ۰۷:۰۰

خیلی خوش پر و پاس، لب خزینه هم میشینه!


زشتی که جلوه گری کرده، نادانی که داخل بحث فضلا بشود.

برگرفته از کتاب قند و نمک، جعفر شهری

۰ نظر ۱۷ بهمن ۹۶ ، ۰۵:۰۰

زشترروئی در آئینه به چهره خود می‌نگریست و می‌گفت سپاس خدای را که مرا صورتی نیکو بداد غلامش ایستاده بود و این سخن می‌شنید و چون از نزد او بدر آمد کسی بر در خانه او را از حال صاحبش پرسید گفت در خانه نشسته و بر خدا دروغ می‌بندد


عبید زاکانی


۰ نظر ۱۶ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۰۰

          گویند به حشر گفتگو خواهد بود

          وان یار عزیز تندخو خواهد بود

از خیر محض جز نکویی ناید

خوش باش که عاقبت نکو خواهد بود


ابوسعید ابوالخیر

۰ نظر ۱۶ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۰۰

الموت

قلعه الموت

قزوین

۰ نظر ۱۶ بهمن ۹۶ ، ۱۹:۰۰

یکی دوستی را که زمانها ندیده بود گفت کجایی که مشتاق بوده‌ام گفت مشتاقی به که ملولی

معشوقه که دیر دیر بینند

آخر کم از آن که سیر بینند


گلستان سعدی

۰ نظر ۱۶ بهمن ۹۶ ، ۱۷:۰۰

 عشقت صنما چه دلبریها کردی

در کشتن بنده ساحریها کردی

بخشی همه عشقت به سمرقند دلم

      آگاه نی چه کافریها کردی


مولانا

۱ نظر ۱۶ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۰۰

ارواح

تالاب ارواح

نوشهر

۰ نظر ۱۶ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۰۰

من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت

از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت

این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت
حکیم عمرخیام



۰ نظر ۱۶ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۰۰

بازرگانی زنی خوش صورت زهره نام داشت عزم سفری کرد از بهر او جامه ای سفید بساخت و کاسه ای نیل به خادم داد که هرگاه از این زن حرکتی ناشایست در وجود آید یک انگشت نیل بر جامه او زن تا چون باز آیم اگر تو حاضر نباشی مرا حال معلوم شود

پس از مدتی خواجه به خادم نوشت که

کاری نکند زهره که ننگی باشد       بر جامه او زنیل رنگی باشد

خادم باز نوشت که

گر درسفرخواجه درنگی باشد         تاماه دگرزهره پلنگی باشد


عبید زاکانی

۰ نظر ۱۶ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۰۰