فرهنگ و ادب ایران زمین

گلچین فرهنگ هنر ادب ادبیات فارسی غزل معاصر

فرهنگ و ادب ایران زمین

گلچین فرهنگ هنر ادب ادبیات فارسی غزل معاصر

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گلستان» ثبت شده است

جوانی خردمند از فنون فضایل حظی وافر داشت و طبعی نافر چندان که در محافل دانشمندان نشستی زبان سخن ببستی باری پدرش گفت ای پسر تو نیز آنچه دانی بگوی گفت ترسم که بپرسند از آنچه ندانم و شرمساری برم.

نشنیدی که صوفیی می‌کوفت

زیر نعلین خویش میخی چند؟

آستینش گرفت سرهنگی

     که بیا نعل بر ستورم بند

گلستان سعدی

۰ نظر ۱۸ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۰۰

یکی از حکما را شنیدم که می گفت : هرگز کسی به جهل خویش اقرار نکرده است مگر آن کسی که چون دیگری در سخن باشد همچنان ناتمام گفته سخن آغاز کند . 

سعدی


۰ نظر ۱۳ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۰۰

بر بالین تربت یحیی پیغامبر (ع) معتکف بودم در جامع دمشق که یکی از ملوک عرب که به بی انصافی منسوب بود اتفاقاً به زیارت آمد و نماز و دعا کرد و حاجت خواست


درویش و غنی بنده این خاک درند       و آنان که غنی ترند محتاج ترند


آن گه مرا گفت از آن جا که همت درویشانست و صدق معاملت ایشان خاطری همراه من کنند که از دشمنی صعب اندیشناکم گفتمش بر رعیت ضعیف رحمت کن تا از دشمن قوی زحمت نبینی.



          گلستان سعدی

۰ نظر ۰۳ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۲۲