حضوری گر همی خواهی ازو غایب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
معنی بیت: اگر سودای وصل مدام داری، دنیا و اسبابش را فروگذار و چون محبوب را دیدی، دیگر از او غافل مشو
آرایه: تلمیع در مصرع دوم
زیرساخت اندیشه شاعر: غافل نشدن از معشوق، رها کردن امور دنیوی
جمع بندی غزل:
معشوق جلوه گری می کند و عاشق بدنامی می کشد! کام عاشق از وصل شیرین نشده تلخی فراق از راه می رسد! امر به تسلیم محض است و اسباب تسلیم فرو گذاردن دنیا! حضور مدام فقط به سبب عدم غفلت است و حیات مانع جمعیت خاطر!
تو خود حجاب خودی از میان برخیز!
۱ نظر
۱۲ بهمن ۹۶ ، ۱۷:۰۰